از المپیک پکن تا المپیک سوچی؛ از گرجستان تا اوکراین

در وضعیت فعلی آنچه می‌تواند مطلوب روسیه باشد، حفاظت از پایگاه نظامی و البته سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی است که در شرق این کشور کرده و در عین حال «کریمه»‌ای که از مام وطن در دوران خروشچف جدا شده بود اکنون به آغوش آن بازگشته است.

«هشت هشت دو هزار و هشت» زمانی که در پکن مراسم افتتاحیه المپیک در حال برگزاری بود، تانک‌های «تی 72» روسی در صف طولانی در انتظار ورود به تونل «روکی» در مرز اوستیای جنوبی بودند، رویدادی که در نهایت منجر به استقلال دو جمهوری اوستیای جنوبی و آبخازیا شد.

گرجستان در آن دوران شرایط ویژه‌ای را تجربه می‌کرد؛ از سویی مبادلات امنیتی خود را با نهادهای غربی گسترده‌تر کرده بود و از سوی دیگر شاهد یکپارچگی بین نیروهای سیاسی و اجتماعی‌اش بود، اما هیچ کدام از این مسائل نتوانست منتهی به حضور ناتو و آمریکا در عرصه عملیاتی نبرد ضد روسی شود.

آن المپیک با پیروزی چینی‌ها با 100 مدال به پایان رسید و البته افسران روس نیز مدال‌های شجاعت دریافت کردند و آنچه باقی ماند گرجستانی زخم خورده بود که هیچ دارویی نمی‌تواند آن را التیام بخشد.

اما سال 2014 و المپیک زمستانی سوچی در مرزهای آبخازیا، جمهوری نوجوان بر آمده از امپراتوری اتحاد شوروی با پیروزی روس‌ها به پایان رسید، شیرینی این پیروزی به کام پوتین زمانی که اخباری از اشغال کی‌ف در رسانه‌ها منتشر شد، تلخ شد. اما اینبار تانک‌های «تی 72» جای خود را به بالگردهای «می –28» دادند. 12 بالگردی که غافلگیرانه همراه کامیون‌های نظامی در شبه جزیره «کرمیه» پدیدار شدند.

روسیه در اعلامی رسمی مسئولیت حفظ جان رئیس جمهور قانونی اوکراین «ویکتور یانکویچ» را بر عهده گرفت و پرچم‌های روسیه در ساختمان‌های دولتی این شبه جزیره استراتژیک به اهتزاز در آمدند.

کریمه 2 میلیون نفری با تفاوت‌های نژادی از روس‌ها 59 درصد‌، اوکراینی‌ها 24 درصد و تاتارهای مسلمان که باقی مانده از اشغال امپراطوری عثمانی هستند بر پیچیدگی این پازل افزوده است.

اوکراین کشوری 45 میلیونی است که 17 درصد از جمعیت آن را روس تبارها تشکیل می‌دهند.

در حال حاضر فساد مالی و اداری در آن بیداد می‌کند و از سوی دیگر عدم وجود دولت مرکزی می‌تواند بحران‌های داخلی را به همسایگان اوکراین در غرب از جمله لهستان تسری دهد. عموماً همسایگان غربی اوکراین با وضعیت اقتصادی شکننده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند و این مساله رویای اروپایی را با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

روسیه امروز بر خلاف آنچه در رسانه‌های غربی بر تبل آن می‌کوبند چندان نگران وضعیت آینده اوکراین نیست به طوری که حفظ شرکت‌های مشترک و بندر «سواستوپل» در دریای سیاه و کمک‌های تجاری و مالی با جغرافیایی با جمعیت 2 میلیون نفر می‌تواند خوشآیند مسکو هم باشد.

در همین حال در غرب وضعیت شکل دیگری است. اوکراینی‌ها همانطور که اشاره شد با «تیموشنکو»یی همراه هستند که متهم به دریافت رشوه از برادر بزرگتر است. رشوه‌ای که در پی آن به زندان افتاد و اکنون بدون پاسخی قانع کننده و تحت تاثیر یک آنارشی خیابانی آن را خیال بافی دور می‌بیند.

در وضعیت فعلی آنچه می‌تواند مطلوب روسیه باشد، حفاظت از پایگاه نظامی و البته سرمایه گذاری‌های اقتصادی است که در شرق این کشور کرده و در عین حال کریمه‌ای که در مام ملت در دوران خروشچف جدا شده بود اکنون به آغوش آن بازگشته است.

اروپای متحد قادر به کنترل و بازگرداندن ثبات سیاسی در مرحله نخست و البته کمک‌های اقتصادی در سطح فراگیر نخواهد بود، به همین جهت سرازیر شدن بحران به مرزهای غربی به زودی ابعاد تازه‌ای از بحران را به نمایش می‌گذارد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.