چرا اشرف غنی شیب تند ناامنی را برگزید

گذر زمان همیشه دلیل قاطعی برای اختلاف نسل ها است.

در فرصت پیش آمده، بعد از حکومت امارت و خلافت و تحجر فضای اجتماعی و فرهنگی کشور بسرعت مسیر دگرگونی را در پیش گرفته بود، داشت الگوی های غلط گذاشته و اعتقاد به باورهای کهن و فسیل های شده قبیله ای در بستر جدیدِ زمان گمرنگ و به سمت نابودی به پیش می رفت.

نسل جدید با استفاده از پیشرفت ها و ارتباط جمعی و تکنولوژی روز از قوانین سخت و عصر حجر گونه بی منطقی فاصله می گرفت و با استفاده از پل زمان، علیرغم مشکلات و زیگزاگ اندیشی فراوانِ دولت کرزی نسل جدید در تلاش بود که پیچ و خم های سختی دوران را بگونه ای تحمل نمایند و پشت سر بگذرانند و با مواجه بامشکلات برخورد آگاهانه و منطقی داشته و یک توازون درست را در پیش گیرند و دچار شتابزدگی نشوند که نمونه ای بارز آن تحسن مدنی و مسالمت آمیز دانشجویان دانشگاه علوم اجتماعی بود.

در این رهگذر پیشرفت زمان در مکان انسان افغانستانی، نیکتایی پوشان قبیلوی بشدت خود را بر آشفته و بر باد یافته یافتند، پایگاهی قدرت سیاسی خویش را در بیداری ملیت های دیگر کشور متزلزل و شکننده تشخیص دادند و از قضا تشخیص درست و بجا ساختند.

هراسان و شتاب زده از گوشه های جهان با رسوب ذهنیت فاشیستی در داخل کشور شتافتند و بستر که توسط کرزی ساخته شده بود، در رده های تصمیم گیری بر اریکه قدرت لم دادند و باورهای فسیل شده قبیله ای را پاس داشتند و مناطق که استعداد رشد و توسعه برادران ناراضی را داشت همرا با بسته های کلیدهای بهشت به امان خدا و فرشتگان زیبا صورت افراطیت دو دستی هدیه فرمودند.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.